سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نکته نگار

ارتباط چهار پدیده دینی غدیر , عاشورا , سوگواری محرم و مهدویت

ارتباط چهار پدیده دینی غدیر , عاشورا , سوگواری و مهدویت
غدیر
1. انتصاب علی علیه السلام به عنوان امیر مومنان  در غدیر که با خواست و فرمان خداوند انجام گرفت , نخستین و آخرین تلاش رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) برای تعیین جانشین نبود هر چند که رسمی ترین و پر مخاطب ترین آن بود . اندیشه غدیر بر اداره جامعه توسط مدیران شایسته الهی یعنی رهبران معصوم استوار گشت اما وسوسه قدرت مانع از آن شد که گروهی قدرت طلب بر این خواست الهی گردن نهند . با رحلت پیامبر (ص) این فرصت فراهم شد تا گردهم آیند و از میان خود کسی را به عنوان جانشین معرفی کنند و سازوکار خود خواسته (انتخاب خلیفه ) را جایگزین سازوکار الهی تعیین امام نمایند ( امام یعنی راهبر مردم به سوی رستگاری با بکار گیری تمام ابزار موثر که مهمترین آنها حکومت است ) . انحراف از این سازوکار دینی , قدرت یافتن کسانی چون معاویه و یزید را در پی داشت که علاوه بر انحراف از سازوکار امامت , از سازوکار جعلی انتخاب خلیفه نیز عدول و نظام سلطنتی اموی پی ریخته شد.
عاشورا
2. در پی پدید آمدن چنین انحراف آشکاری در مدیریت جامعه اسلامی بود که امام حسین علیه السلام سکوت را جایز ندانست و از بیعت با یزید خودداری کرد و برای اصلاح دین جدش که به چنین انحراف عظیمی دچار شده بود قیام کرد (1) که به دلیل پیمان شکنی ها و کمبود یاران موفقیتی برای تشکیل حکومت الهی نیافت و به شهادت رسید .
با شهادت امام حسین , آخرین فرصتها برای اصلاح ساختار مدیریتی جامعه و بازگشت آن به مسیر تعیین شده از سوی پیامبر (ص), از دست رفت  (روایت امام صادق در علل الشرایع (2) ) و چنین شد که حادثه عاشورا به عنوان مصیبتی عظیم بر تارک اندیشه حق باوران , خودنمایی کرد . عاشورا فریادگر , حادثه و مصیبت بزرگتری است و آن چیزی نیست جز انحراف از مسیر رهبری الهی یعنی امامت شایستگان .
سوگواری
3. محروم شدن جامعه از رهبری الهی , زمینه ساز انحرافات و ظلمهای سلسله وار دیگری بود که    منجر به از بین رفتن آخرین دین الهی می شد دینی که باید تا قیامت , باقی بماند . قیام امام حسین (ع) برای اصلاح چنین فساد و انحراف بزرگی صورت گرفت که به واقعه عاشورا منجر شد و مصیبت بزرگی که قیام امام حسین برای آن بود همچنان باقی ماند از این رو شهادت امام حسین یادآور وجود حقیقت تلخی است که با قیام   ایشان از بین نرفت و از این رو ضروری است تا بازگشت جامعه به تدبیر غدیر , این مصیبت باقی و تازه دانسته شود   و بر مصیبتش سوگواری گردد. آری بدین جهت بود که ائمه (ع) از شیعیان خواستند با یاد آوری مصیبت امام حسین (ع) , یاد این واقعه را زنده نگه دارند و روز عاشورای هر سال , آیین سوگواری بجا آورند .
مهدویت
4. سوگواری برای مصیبت امام حسین (ع) -که در واقع سوگی است برای مصیبت بزرگ خروج از حاکمیت الهی جامعه - نوعی حرکت اصلاحی در مسیر تاریخ است چرا که هماره بر اصلاح انحراف یاد شده و تلاش برای زمینه سازی و تحقق حاکمیت الهی تاکید دارد . از آن رو که در ذات خود بازگوکننده قیام امام حسین علیه این انحراف بزرگ و ضروت اصلاح آن است . این حرکت اصلاحی , جامعه را برای مدیریت رهبر الهی آماده می کند یعنی همان اصلاحی که قرار است با ظهور مهدی موعود تحقق یابد . اندیشه مهدویت چیزی جز مدیریت و حاکمیت الهی بر جامعه نیست که باید زمینه پذیرش عمومی آن فراهم شود تا مدیر الهی بتواند معنویت و عدالت را بر جامعه بشری حاکم کند . درک ضرورت حاکمیت الهی , مهمترین زمینه ی ظهور امام معصوم است و در تبیین این ضرورت بیشترین نقش ازآن ِ سوگواری است . البته پیداست که سوگواری هویتی مستقل از قیام امام حسین (ع) ندارد و تلاشی است جهت زدون غبار از چهره این حقیقت روشنگر و فروزان .

نتیجه گیری 
 آنچه در غدیر بیان شد حاکمیت الهی رهبران شایسته بود که جامعه آن روز , به دلیل دلبستگی های جاهلی , ارزش آن را نشناخت و از آن فاصله گرفت . ائمه (ع) برای بازگردان جامعه به مسیر غدیر تلاشهای  زیادی انجام دادند که عمده ترین آنها ,  قیام امام حسین (ع) بود . با شهادت ایشان آخرین فرصت در صدر اسلام  نیز از بین رفت از این رو ائمه برای آینده ای دورتر برنامه ریزی کردند . تبیین جایگاه امامت الهی و ضرورت آن  و تاسیس سوگواری امام حسین (ع) و ... از جمله تلاش های بودند که جامعه را برای حاکمیت الهی در آینده ی دورتر آماده می کردند . بنابر این سوگواری سید الشهداء کانون اتصال قیام اصلاحی امام حسین به قیام اصلاحی امام عصر (عج) است و سوگواران با این حرکت  در زمان خود مصلح و زمینه ساز مصلح کل در آخر الزمان هستند .
تذکر
حاکمیت یافتن رهبران شایسته الهی از آن رو  اهمیت دارد که با مدیریت صحیح جامعه و به کار بستن توانایی های گسترده ی اقتصادی , فرهنگی ,  سیاسی و ... جوامع در مسیر رستگاری  , از سوی آنان , انسانهایی پرورش می یابند که رعایت  اخلاق انسانی را ارزشمند و خروج از آن را زشت می بینند و بدین ارزشها پایند می شوند و این امری است که زمینه های تباهی و فساد و ظلم را از بین می برد و استعدادهای گوناگون بشری را شکوفا و در خدمت سعادت بشر قرار می دهد .
نتیجه آنکه این حاکمیت یعنی حاکمیت تمام ارزشها و خوبی هایی است که تا کنون بشر برای  حاکم شدن آنها در جامعه تلاش کرده است . این تذکر از آن روی لازم بود که تاکید اندیشه غدیر بر حاکمیت معصوم , اصرار بردست یابی به قدرت سیاسی متعارف تلقی نشود چرا که اگر چنین بود ائمه حاضر نمی شدند در شرایطی چون بعد از سقیفه و جنگ صفین آن را به قدرت طلبان واگذارند .

...........................
 پاورقی:
1 . الفتوح ابن اعثم کوفی ج 5 ص 21 : وصیة الحسین رضی الله عنه لأخیه محمد رضی الله عنه‏: فکتب: بسم الله الرحمن الرحیم، هذا ما أوصى به الحسین بن علی بن أبی طالب لأخیه محمد ابن الحنفیة المعروف ولد علی بن أبی طالب رضی الله عنه:
إن الحسین بن علی یشهد أن لا إله إلّا الله وحده لا شریک له و أن محمدا عبده و رسوله، جاء بالحق من عنده، و أن الجنة حق و النار حق. و أن الساعة آتیة لا ریب فیها، و أن الله یبعث من فی القبور،و إنی لم أخرج أشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما، و إنما خرجت لطلب النجاح و الصلاح فی أمة جدی محمد (صلّى الله علیه و سلّم)

2 . علل‏الشرائع ج  1 ص  226 ح  1-  حدثنا محمد بن علی بن بشار القزوینی رضی الله عنه قال حدثنا أبو الفرج المظفر بن أحمد القزوینی قال حدثنا محمد بن جعفر الکوفی الأسدی قال حدثنا سهل بن زیاد الأدمی قال حدثنا سلیمان بن عبد الله الخزاز الکوفی قال حدثنا عبد الله بن الفضل الهاشمی قال قلت لأبی عبد الله جعفر بن محمد الصادق ع یا ابن رسول الله کیف صار یوم عاشوراء یوم مصیبة و غم و جزع و بکاء دون الیوم الذی قبض فیه رسول الله ص و الیوم الذی ماتت فیه فاطمة ع و الیوم الذی قتل فیه أمیر المؤمنین ع و الیوم الذی قتل فیه الحسن ع بالسم فقال إن یوم الحسین ع أعظم مصیبة من جمیع سائرالأیام و ذلک أن أصحاب الکساء الذی کانوا أکرم الخلق على الله تعالى کانوا خمسة فلما مضى عنهم النبی ص بقی أمیر المؤمنین و فاطمة و الحسن و الحسین ع فکان فیهم للناس عزاء و سلوة فلما مضت فاطمة ع کان فی أمیر المؤمنین و الحسن و الحسین للناس عزاء و سلوة فلما مضى منهم أمیر المؤمنین ع کان للناس فی الحسن و الحسین عزاء و سلوة فلما مضى الحسن ع کان للناس فی الحسین ع عزاء و سلوة فلما قتل الحسین ع لم یکن بقی من أهل الکساء أحد للناس فیه بعده عزاء و سلوة فکان ذهابه کذهاب جمیعهم کما کان بقاؤه کبقاء جمیعهم فلذلک صار یومه أعظم مصیبة قال عبد الله بن الفضل الهاشمی فقلت له یا ابن رسول الله فلم لم یکن للناس فی علی بن الحسین عزاء و سلوة مثل ما کان لهم فی آبائه ع فقال بلى إن علی بن الحسین کان سید العابدین و إماما و حجة على الخلق بعد آبائه الماضین و لکنه لم یلق رسول الله ص و لم یسمع منه و کان علمه وراثة عن أبیه عن جده عن النبی ص و کان أمیر المؤمنین و فاطمة و الحسن و الحسین ع قد شاهدهم الناس مع رسول الله ص فی أحوال فی آن یتوالى فکانوا متى نظروا إلى أحد منهم تذکروا حاله مع رسول الله ص و قول رسول الله له و فیه فلما مضوا فقد الناس مشاهدة الأکرمین على الله عز و جل و لم یکن فی أحد منهم فقد جمیعهم إلا فی فقد الحسین ع لأنه مضى آخرهم فلذلک صار یومه أعظم الأیام مصیبة.

 





در این وبلاگ
در کل اینترنت